با سلام
آقایی هستم 45 ساله که 15 سال با همسر قبل زندگی کردم و ایشان بعد از مدتی طلاق گرفتند و به خارج از ایران مهاجرت کردند با یک فرزند .
من که در مدت طلاق گرفتن خیلی زیر فشار روحی بودم و تنهایی خیلی من را اذیت می کرد با خانمی در یک شرکت آشنا شدم و بعد از مدتی به ایشان پیشنهاد ازدواج دادم . قبل از دادن پیشنهاد ازدواج به ایشان همه چیز و رفتار های ایشان عادی بود اما بعد از ابراز علاقه به ایشان و البته ابراز عشق رفتار ایشان تغییر کرد و دایم ایشان افکار منفی دارند قابل ذکر هست که ایشان 41 ساله و ازدواج نداشته اند
این مدت اینقدر کلمات منفی گفته که واقعا دارم اذیت میشم مهم این هست که ایشان از وقتی فهمیده من عاشق ایشان هستم کلا رفتار ایشان عوض شده بیشتر حرف های ایشان این هست که مرد ها زن ها رو بدبخت می کنند مردها خیانت کار هستند مرد ها زن هارو فقط برای حال خودشون می خواهند بعد از یک مدت زن براشون عادی می شند بعد میرند سراغ یکی دیگه و ....
به خاطر همین من اصلا نمی تونم به هیچ مردی ازدواج کنم و اطمینان کنم .
با اینکه من به ایشان خیلی محبت می کنم مثلا اینکه براشون هدیه بیارم . تولد بگیرم و ....
اما هیج تاثیری نداشته فقط میگه می خوای منو گول بزنی بعد از ازدواج بلایی به سر من میاری که نگو و نپرس اما متاسفانه من خیلی به ایشان علاقه دارم و عاشق ایشان هستم
ایشان از نظر مالی در سطح پایینی هستند و کارکردن ایشان کمک خرج خانواده ایشان هست .
ایشان دایم تاکید می کنند مردها همیشه باید زیر نظر باشند خودشون . موبایلشون و .... دایم جملات منفی .
لطفا من را راهنمایی کنید چه راهی هست که ایشان از منفی گرایی رها بشه ؟